در سال 2002 كه جيم آلچين يكي از دو رئيس واحد پلتفرمها و خدمات مايكروسافت بود، از مقبوليت لينوكس به قول خودش: «به وحشت افتاد.» او نامهاي را به چند نفر از همكاران نزديكش كه حالا متنش در قالب PDF در اينترنت موجود است.
اما چرا او از لينوكس ترسيده بود؟ چون باخت ويندوز در برابر لينوكس آغاز شده بود. آلچين در ايميل خود نوشته بود:
«نظر من: ما در مسير پيروزي لينوكس قرار نداريم. بايد چند تغيير اساسي ايجاد كنيم و لازم است كه اين كار را به سرعت انجام بدهيم. راهبردها و اهدافي كه در حال حاضر براي خودمان در نظر گرفتهايم براي موفقيت كافي نيست.»
اما آلچين چه كرد؟ طبق اسناد كه از دادگاه معروف به Comes Vs Microsoft به دست آمده آلچين شروع به خريد حقايق كرد. او يك بغل حقيقت خريد.
چه حقايقي؟ حقايقي در مورد برتري ويندوز و لينوكس در همه زمينهها. آلچين حقايقي را مبني بر قدرت برتر هسته (كرنل) ويندوز نسبت به لينوكس خريد. حقايقي در مورد اينكه لينوكس همان يونيكس قديمي است. حقايقي در مورد اين كه ويندوز از نظر امنيت بر لينوكس برتري دارد. حقايقي كه پيش زمينه مشكلات IBM و Red Hat با مجوزهاي نرم افزاري لينوكس خود بودند و حتي به شكل ترسناكي پيش گويي كنندهي ادعاهاي مايكروسافت در مورد نقض حقوق انحصاريش توسط لينوكس هستند.
«ما بايد دقيقا بفهميم كه اگر يك شكايت حقوقي بر ضد لينوكس مطرح شود، و مشروعيت لينوكس به هر شكلي تهديد شود، شركتهايي كه از لينوكس استفاده ميكنند با چه خطراتي رو به رو خواهد شد. بدون شك مشترياي كه از لينوكس استفاد ميكند در صورت غير مشروع بودن لينوكس در خطر شكايت قرار خواهد گرفت. ميخواهم كه اين مورد دقيقا بررسي شود. ما بايد مجوزي كه از طرف IBM در اختيار مشتري قرار ميگيرد را بررسي كنيم.»
البته خوب است در اينجا تاكيد كنم كه در ايميل آلچين بارها تاكيد شده است كه فقط بايد به دنبال حقايق باشند و به هيچج وجه به دنبال دروغهاي تبليغاتي نيستند:
«بيل (Bill Veghte) و برايان (Brian Valentine) بايد از شما دو نفر خواهش كنم كه مسئوليت اين كار بر عهده بگيريد. ميخواهم بستهاي از تمام مواردي كه ميتوانيم در عرض دو ماه به دست بياوريم در اختيارم قرار بگيرد. من واقعا ترسيدهام. لطفا اين مورد را به ياد داشته باشيد. تبليغ و شعار نميخواهم؛ فقط حقايق، هيچ تنفر و خشمي نيست به لينوكس در كار نباشد فقط حقايق.»
اما متاسفانه روند امور به همه ما نشان داد كه ساخت تعداد زيادي حقايق ممكن است به مدفون شدن واقعيت بينجامد.
همان طور كه نشريه رجيستر در سال 2003 نوشت تبليغات بيپايان و مسلسل و از مايكروسافت بر ضد لينوكس به ايجاد نوعي شيفتگي نسبت به لينوكس در ميان كاربران مجر شد.
خيليها پرسيدند اگر مايكروسافت واقعا اين قدر بهتر است، پس چرا بايد اسن همه پول صرف ثابت كردن حقايق بكند؟
نشريه رجيستر در سال 2003 در مورد تلاش مايكروسافت براي خريد حقيقت چنين نوشت:
«تحقيقات مايكروسافت در زمينه حقايق مربوط به لينوكس در حقيقت مواد خام مورد استفاده مارتين تيلور، مدير جديد و ملايمتر واحد راهبرد پلتفرم مايكروسافت، در تبليغاتش براي متقاعد كردن مصرف كنندگان به غير مؤثر لينوكس خواد بود. هدف آنها اين است كه نشان دهند از هر ده نفري به سمت لينوكس رفتهاند، نه نفر آن را غير موثر تشخيص دادهاند. آنها براي اين مجموعه از تبليغات خودشان بهترين حقايقي كه ميتوان با پول خريد را در دست دارند.»
آيا مايكروسافت با تبليغات «حقيقت را دريابيد» خودش از حد و مرز صداقت خارج شد؟ بدون شك. با اين همه من از تلاش آلچين براي دوري گزيدن از تبليغات پوشالي و چسبيدن به حقايق تحت تاثير قرار گرفتهام. اما مسئله اين است كه پيدا كردن حقايق وقتي فقط يكي از دو طرف حقايق را بيان ميكند و آنها را ميخرد، مشكل است.
مايكروسافت در نهايت تبليغات نابرابر و نه چندان صادقانهي «حقيقت را دريابيد» را متوقف كرد. وب سايت قديمي «حقيقت را دريابيد» حالا جاي بسيار شادتري است و در آن مصرف كنندگان به مقايسه ويندوز و لينوكس تشويق ميشوند ولي ديگر آن تخاصم و سوء نيت قبلي وجود ندارد.
آيا حقايق تغيير كردهاند؟ نه. ولي مايكروسافت بالاخره به اين درك رسيد كه مشتريانش نادان نيستند و ميتوانند حقيقت را از تخيل تشخيص بدهند بله دست است آگاهي ويندوز اهميت بيشتري دارد، گاهي ويندوز ارزانتر تمام ميشود، گاهي ويندوز براي يك شركت مناسبتر است. اما اينها هيچ يك حقيقت غيرقابل تغييري نيستند اينها مواردي هستند كه بسته به موقعيت تغيير ميكنند. ممكن است در يك موقعيت و در يك محيط خاص اين چنين جملههايي درست باشند ولي هيچ يك از اين جملاتت لزوما در بردارنده همهه حقيقت نيستند، همه حقيقت وقتي معمول ميشود كه ببينيم در شش سال گذشته و از زماني كه آلچين دستور گردآوري و تبليغ حقايق را داد لينوكس حقدر رشد كرده و چطور به طور موثر مورد استفاده قرار ميگيرد.
|